سرانجام و با ترتیبی شتاب زده، اتفاقی که دست کم ده سال بود سخن آن می رفت، دیدار نمایندگان ایران و آمریکا، در درون کنفرانس امنیتی بغداد روی داد. خبرها ابتدا حکایت از مذاکرات دو جانبه داشت اما بعدا زلمی خلیل زاد، نماینده آمریکا و سپس عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه ایران گفتند از دو سوی میز با هم حرف زده اند، اما سازنده بوده است. عکسی هم که مخابره شده آن ها را که همزبان هم هستند در حال وداعی گرم نشان می دهد.
بعد از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در ایران، که علاقه خود را به گفتگوبا آمریکا پنهان نمی کرد، به نظر می رسید دو طرف در انتظار فرصتی برای مذاکره هستند. این فرصت، که کنفرانس بغداد را تحت الشعاع قرار داد، اینک اتفاق افتاده است. حال آمریکا در حالی که در دو سوی مرز ایران نشسته و بر سر غنی سازی اورانیوم، جهانیان را به اجماع علیه ایران واداشته و به عنوان تهدید مستقیم نیروهای مجهز خود را به آب های جنوب ایران کشانده و هر روز از طرق مختلف به تهدید ایران مشغول است، می تواند به امریکائیان نشان دهد که در این مذاکرات دست بالاتر را دارد و بالاخره حکومتی لجباز را با شرایط خود سر میز نشانده است. از سوی دیگر دولت ایران نیز، همچنان که در ماه های اخیر توسط رسانه های خود به مردم وانمود می کند که چون در مذاکرات عراق، در مقایسه با آمریکای شکست خورده ، دست بالاتر را دارد، امتیازهای لازم را خواهد گرفت.
در واقع روابط ایران و آمریکا بعد از بیست و هشت سال، در اوج تشنج و تهدید نظامی به گفتگو رسید، در حالیکه همزمان با پایان جنگ و روی کار آمدن دولت هاشمی رفسنجانیف او پنهان نمی کرد که مایل به حل مشکلات خود با آمریکاست؛ امری که هر بار با مخالفت و سنگ اندازی های جناح راست و جناح تندرو همسو با آن، ناکام ماند. چنانکه در جریان خرید اسلحه از آمریکا – مشهور به ماجرای ایران کنترا – همین گروه با افشاگری خود خواستند مانع از معامله شوند که با دخالت آیت الله خمینی و اعدام مهدی هاشمی ـ برادر داماد آیت الله منتظری ـ ماجرا از سر دولت ایران گذشت، گرچه دولت ریگان را دچار مشکل کرد.
کوشش بعدی در دوران محمد خاتمی صورت گرفت که این بار هم با مخالفت جناح راست هیچ اتفاقی صورت نگرفت. عین همین وضعیت در آمریکا هم وجود داشت و در دوران کلینتون جناح پرنفوذ یهودی و جمهوری خواهان مانع این ارتباط شدند. همان ها که با روی کار آمدن دولت جورج بوش همکاری را آغاز کردند.
کنفرانس امنیتی بغداد، روز شنبه در شرایطی آغاز به کار کرد که خبرگزاری ها گزارش دادند نمایندگان ایران و امریکا مهم ترین چهره های کنفرانس بودند و گفتگویشان آسان بود، چرا که زلمی خلیل زاد فارسی می داند و عباس عراقچی معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه که دانش آموخته بریتانیاست نیز زبان آمریکائی ها را به خوبی می داند.
دیوید سترفیلد، یک کارشناس کهنه کار مسائل خاورمیانه، ریاست هیات نمایندگی ایالات متحده را بر عهده دارد اما زلمای خلیل زاد، سفیر افغانی الاصل امریکا در عراق که آخرین روزهای مسوولیتش در بغداد را می گذراند،اداره کننده اصلی است . همگان منتظرند ببینند آیا بغداد محلی برای اولین برخورد دیپلماتیک رسمی مقامات تهران - واشنگتن پس از 27 سال خواهد بود یا نه؟ کنفرانس امنیتی بغداد با این شرایط دیروز صبح در محل کنفرانس وزارت خارجه عراق و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی آغاز به کار کرد.
در طول برگزاری کنفرانس،همه جاده های منتهی به محل کنفرانس مسدود و همه جاده های منتهی به بغداد تحت کنترل بود و ایست های بازرسی به شدت خودروها را مورد بازرسی قرار می دادند. در واشنگتن، سترفیلد درباره هدفش از سفر به بغداد گفت: ما برای گشت و گذار به بغداد نمی رویم و امیدواریم از طرف ایران و سوریه برای بررسی اوضاع عراق شاهد همکاری باشیم. با این حال او اضافه کرد که ایالات متحده از کنفرانس بغداد برای اعمال فشار بیشتر بر تهران و دمشق استفاده خواهد کرد.
عباس عراقچی، پیش از ترک تهران بدون اشاره مستقیم به ایالات متحده گفت: ایران امیدوار است گام های بیشتری برای حمایت از دولت عراق برداشته شود؛ دولتی که اکثر اعضای بلندپایه آن را شیعیانی تشکیل می دهند که از دوستان نزدیک ایران به شمار می روند و از همین منظر متحد طبیعی جمهوری اسلامی هستند. با این حال ایران به شدت با حضور نظامی ایالات متحده در عراق مخالف است و آن را عامل اصلی خشونت و ناآرامی در عراق می داند.
از طرف دیگر روابط تهران - واشنگتن در ماه های اخیر و به واسطه موضوع هسته یی ایران بیش از گذشته تیره شده است. در ماه دسامبر گذشته بود که نیروهای ایالات متحده 2 ایرانی را در منطقه شیعه نشین این شهر به گروگان گرفتند و متعاقب آن در ژانویه [دی ماه] نیروهای ارتش امریکا با حمله به دفتر کنسولگری ایران در اربیل واقع در کردستان عراق 5 دیپلمات ایرانی را به گروگان گرفتند.از طرف دیگر بوش، رئیس جمهوری ایالات متحده که به امریکای لاتین سفر کرده است روز جمعه در برزیل گفت پیام ایالات متحده به ایران و سوریه در بغداد تغییر نخواهد کرد.
هوشیار زیباری وزیر خارجه عراق که میزبان کنفرانس است و روابط نزدیکی با ایران و امریکا دارد، می تواند نقش حساسی در مذاکرات پشت پرده و برقراری رابطه دیپلماتیک میان تهران- واشنگتن داشته باشد.کنفرانس یک روزه دیروز اما فشار کمی بر دیپلمات ها وارد کرد. در حقیقت کنفرانس دیروز بستر را برای برگزاری کنفرانس ماه آینده امنیتی بغداد که قرار است در سطحی بالاتر و احتمالاً در سطح وزرای خارجه برگزار شود، فراهم کرد. زلمای خلیل زاد سفیر امریکا در بغداد در مصاحبه با برنامه صبح بخیر امریکا شبکه ای. بی. سی گفت که اگر احساس کنیم مذاکره با مقامات ایرانی مفید است مذاکره خواهیم کرد.
عبدالعزیز حکیم، پرنفوذترین روحانی شیعه عراق و رهبر فراکسیون اکثریت پارلمانی این کشور هم در کربلا از برگزاری این کنفرانس حمایت کرد. این در حالی است که اتحادیه عرب که مقر آن در قاهره مرکز مصر است هفته گذشته خواستار تغییر قانون اساسی عراق با هدف افزایش قدرت سنی ها شد. ترک ها هم پیش از آغاز این کنفرانس مخالفت خود را با برگزاری رفراندوم در منطقه کردستان برای واگذاری کنترل این منطقه به کردها اعلام کرده اند.
صادق خرازی
در سیاست بینالملل دیپلماسی قایقهای توپدار اصطلاحاً رسیدن به هدف با استفاده از قدرت نظامی یا تهدید به استفاده از زور اطلاق میشود. این روش و سیاست در قرون 18 و 19 و حتی قرن بیستم در موارد زیادی به کار گرفته شده است که از شاخصترین آن میتوان به جنگ تریاک دون پاسیفیکو، جنگ انگلیس و زنگبار ، محاصره هرات در زمان محمدشاه قاجار و قضیه اقادیر (1911) و جدیدترین آن حملات آمریکا و ناتو به بالکان علیه حکومت میلوسوویچ اشاره کرد.
قصد این نوشتار بررسی تاریخ دکترینهای نظامی- سیاسی نیست ولی ذکر پیشینهها را مقدمهای برای طرح اصلی مطلب لازم میدانم.روز گذشته نمایندگان کشورهای همسایه عراق از جمله ایران و سوریه همراه با آمریکا در بغداد گردهم آمدند تا درباره مسائل امنیتی عراق گفتوگو کنند. نفس مذاکره با حسن نیت برای حل و فصل مناقشات و مسائل و اختلافات بینالمللی امری مستحسن است و همواره بهعنوان مهمترین روش برای حل اختلافات به آن توصیه موکد شده است.در گزارش همیلتون - بیکر نیز به دولت جورج بوش تماس با سوریه و ایران برای حل معضل عراق توصیه شده است. در ایران نیز کم نیستند کسانی که معتقدند در نهایت ایران و آمریکا برای حل و فصل جامع اختلافات خود باید بر سر یک میز بنشینند. منافع متقابل در معاضدت و همکاری است نه در تقابل. صاحب این قلم نیز در زمره کسانی بود که چنین میاندیشید.
چنانکه در تابستان سال 2006 فرصت طلایی برای دولت ایران بود که بسیاری از مسائل خود را از طریق مذاکره حل و فصل نماید و از این باب، مذاکره را امری لازم و بلکه مبارک میدانم و شاید دولت نهم از نظر مذاکراتی در آن زمان به مراتب شرایط مناسبتر و فرصت طلاییتری به نسبت دولتهای قبل خود برای فتح باب یک سلسله مذاکرات در نهایت جامع، برای باز کردن این گره کور داشت. به هر دلیل و انگیزهای چنین نشد. برای هدایت توام با موفقیت و به پایان رساندن یک مذاکره برای هریک از طرفین الزامات و پیش نیازهایی وجود دارد. پیشزمینه مذاکره و فضایی که در آن مذاکره صورت میگیرد و هدفهای از پیش تعریف شده برای طرفین یک امر بدیهی و ابتدایی است ولی سوال اساسی این است که چرا در چنین زمانی و شرایطی باید این مذاکره را انجام دهیم و با آمریکاییها بر سر یک میز بنشینیم؟ در شرایطی که آمریکاییها از قبل اعلام کردهاند که به هیچوجه با ایران و سوریه مذاکره مستقیم نمیکنند و دو ناو هواپیمابر، رزمناو و زیردریایی آنها در خلیج فارس و دریای عمان ترافیک دریایی ایجاد کرده است و بعضا اخبار تصادم آنها با ناوگان بازرگانی و غیربازرگانی گزارش میشود نماینده ایران در پشت میز مذاکره در جستوجوی چه خواهد بود و چه هدفهایی را برای منافع ملی ما تعقیب خواهد کرد؟
آیا این دیدار غیر از یک جلسه ایراد اتهام به ایران و شاید هم تفهیم اتهام چیز دیگری است؟ در شرایطی که ژنرالهای بعثی عراق را قرار است مجددا دعوت به کار کنند و این خود به معنای تشویق آنان به صفآرایی علیه ایران است در بغداد در جستوجوی چه خواهیم بود؟ آیا شمشیر تحریم و یا ناوهای هواپیمابر نقشی غیر از قایقهای توپدار در قرن نوزدهم دارند؟ آیا در بهترین حالت غیر از آن خواهد بود که ما را در چنبره یک مکانیسم سیاسی - حقوقی بینالمللی متعهد و ملتزم به مشارکت در امری کنند که اساسا مقوله ما نیست و فقط مشکل دیگران را حل میکند؟ آیا از هماکنون خودمان را آماده کردهایم در بازگشت از بغداد و سپس استانبول چگونه تظاهر به پیروزی کنیم و موفقیتهای کسب نکرده خود را توجیه کنیم؟و اگر چنین نکنیم آقای بوش با پوزخندی به آقای بیکر و آقای همیلتون فخر نخواهد فروخت که دیدید ایران قابل مذاکره نیست؟باور بفرمایید مذاکره کردن چیز بسیار خوبی است اما نه در چنین شرایطی.
منبع: اعتماد ملی
چند تروریست با ملیت های عربی که قصد داشتند هواپیمای خطوط هوایی لوفت هانزا به مقصد تهران را منفجر کنند ، توسط مامورین امنیتی فرودگاه فرانکفورت آلمان دستگیر شدند. وی افزود: در این مدت با بررسی ها و تفتیش بدنه هواپیما دو بمب تاخیری یکی در بدنه درب هواپیما و دیگری در محفظه یکی از موتورها پیدا و خنثی سازی شده است. این منبع آگاه ادامه داد: مسافرین این پرواز با هواپیمای دیگری عازم تهران شده اند و مامورین امنیتی در آلمان تا کنون یک مرد و 2 زن عرب را در این رابطه دستگیر کرده اند که بر اساس اعترافات اولیه آنها ظاهرا بنا بر این بوده تا با انفجار هواپیما بر فراز نقطه ای از خاک ایران یک سناریوی تبلیغی و جنگ روانی موازی نیز علیه کشورمان آغاز شود. وی در ادامه به "مهر" گفت: هنوز مامورین اطلاعاتی آلمان نکته بیشتری از بازجویی ها اعلام نکرده اند ولی با توجه به سفر رئیس جمهور ایران به عربستان ، اجلاس اخیر اسلام آباد ، اجلاس آینده امنیتی در بغداد و نهایتا اجلاس 20 مارس (1ول فروردین) کشورهای عربی در عربستان، بعید نیست که این اقدام تروریستی با انگیزه یک عملیات سیاسی وسیع برای اختلاف افکنی بین ایران و کشورهای عربی و دامن زدن به تنش های منطقه ای طراحی شده باشد. منبع فوق یادآور شد که چند نفر از کارکنان و خدمه فرودگاه فرانکفورت هم برای تحقیق در این زمینه دستگیر شده اند . گرچه تا کنون ارتباط مستقیم آنها با تروریست ها اثبات نشده اما مقامات امنیتی جا سازی بمب در بدنه هواپیما و محفظه موتور را بدون همکاری کارکنان فرودگاه تقریبا غیر ممکن می دانند.
|
| ||||||
| ||||||
|
وی با اشاره به تهدیدهای آمریکا علیه ایران گفت: ما اطلاعات زیادی در دست داریم که نشان می دهد ارتش و نیروهای اطلاعاتی تمایل ندارند به ایران حمله شود ولی آنچه باعث نگرانی است این است که دولت فعلی امریکا از افرادی تشکیل شده است که در صدد تبدیل کشورمان به یک قدرت "تجاوزگر" هستند .
این روشنفکر برجسته آمریکایی در عین حال گفت: با این وجود تصور نمی کنم دولتمردان ما آنقدر دیوانه باشند که به ایران حمله کنند زیرا در چنین صورتی ، فقط 2 ماه بعد از حمله ، بوش بازنشسته سیاسی خواهد شد .
چامسکی گفت: در چنین شرایطی آنها مدام بر فشارهای خود علیه ایران می افزایند تا بلکه بتوانند پروسه براندازی را پیش ببرند و از جمله می خواهند در مناطقی از ایران مثل آذربایجان و خوزستان ایجاد ناآرامی کنند ولی به نظر نمی رسد که موفقیتی کسب کنند زیرا ایرانیان ، مردمانی بسیار پیچیده هستند .